|
چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:, :: 13:6 :: نويسنده : ویدا
هیچوقت به یک زن دروغ نگویید...
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت:" عزيزم ازمن خواسته شده كه با رئيس و چند تا از دوستانش برای ماهيگيري به كانادا برويم" ما به مدت يك هفته آنجا خواهيم بود.اين فرصت خوبي است تا ارتقای شغلی كه منتظرش بودم بگيرم بنابراين لطفا لباس های كافی براي يك هفته برايم بردار و وسايل ماهيگيری مرا هم آماده كن. ما از اداره حركت خواهيم كرد و من سر راه وسايلم را از خانه برخواهم داشت راستی اون لباس هاي راحتی ابريشمی آبی رنگم را هم بردار !
زن با خودش فكر كرد كه اين مساله يك كمی غيرطبيعی است اما بخاطر اين كه نشان دهد همسر خوبی است دقيقا كارهايی را كه همسرش خواسته بود انجام داد. هفته بعد مرد به خانه آمد ، يك كمی خسته به نظر مي رسيد اما ظاهرش خوب ومرتب بود. همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسيد كه آيا او ماهی گرفته است يا نه ؟ مرد گفت :"بله تعداد زيادی ماهی قزل آلا،چند تايی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتيم . اما چرا اون لباس راحتی هايی كه گفته بودم برايم نگذاشتی ؟" زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسايل ماهيگيريت گذاشته بودم ؟!؟!؟!؟!؟!؟!!؟!؟ نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |